سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کشکول طلبگی

 

اگر بعضا سوالاتی برای شما پیش آمده که جوابی برای آنها پیدا نکرده اید و در این اوضاع پیچیده کشور متحیر شده اید توصیه می کنم این تحلیل رو بخونید.خودم که استفاده کردم! نظراتتون را حتما مرقوم فرمایید.

مشایی چرا از وزارت اطلاعات اخراج شد؟

 

مهدی طائب گفت: شیعه دلیل دارد که انسان نباید در مواضع تهمت خودش را قرار دهد و اگر چنین کاری انجام دهد، کار حرام انجام داده است، احمدی نژاد می دانست که خانه نشستن از این باب حرام است، و بر این گناه صغیره اصرار کرد و این گناه را به گناه کبیره تبدیل کرد.
http://www.shabestan.ir/Images/News/Larg_Pic/25-12-1389/IMAGE634358922643871250.jpg
  حجت الاسلام مهدی طائب، رییس قرارگاه عمار در چهارمین روز از دوره آموزشی ـ تربیتی والعصر که به همت دانشگاه امام صادق(ع) در اردوگاه صاحب الزمان (عج) تهران برگزار شد، گفت: بحث پیرامون شناخت ماهیت یهود است. گاهی پیرامون اقدامات کلی آن (اقدامات استراتژریک) و گاهی پیرامون اقدامات مقطعی یهود است.

وی خاطر نشان کرد: شکی نیست که وضعیت صهیونیسم و یهود قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، با وضعیت آن ها بعد از انقلاب به طور اساسی تغییر کرده، زیرا انقلاب اسلامی زمینه عملیاتی را در دنیا متفاوت کرد. تا قبل از پیروزی انقلاب ما یهود بر شطرنج سیاسی دنیا مسلط مطلق بود، یعنی دنیا را در دو بلوک شرق و غرب(جماهیر شوروی و آمریکا) تقسیم کرده بود.

حجت الاسلام طائب اشاره کرد: امروز یک محقق فرانسوی با ادله قابل قبول ثابت کرده است که سرخپوست های آمریکایی مسلمان بوده اند و یهود برای سلطه بر قاره آمریکا و یهود، آنان را با زور مجبور به بت پرستی کرده است و بعد تمدن آمریکایی را در آن جا به وجود آورده است.

وی ادامه داد: هنگامی که انقلاب اسلامی پیروز شد، کشوری بر خلاف نظرات یهود پدید آمد، به عبارتی بیرون از این شطرنج سیاسی قرار گرفت و جریانی به صورت سه طرفه شکل گرفت، بر این اساس دیگر شگردهای قبلی یهود کارساز نبود، زیر آنها در معادلاتی جواب گو بود که طرفین مسلط باشند، لذا تا مدتی به دلیل بی اطلاعی هایی که داشتند دچار اشتباه می شدند و به همین جهت جنگ را علیه ایران آغاز کردند، ولی آنها نتوانستند از تاکتیک های سابق استفاده کنند بنابراین مجبور شدند به سمت تاکتیک های جدید و نوین حرکت کنند.
 

عضو جمعیت رهپویان انقلاب با یادآوری جریان نفوذی یهود، و با طرح این پرسش که امروز ما با چه جریان نفودی یهود مواجه هستیم، به زمان حکومت رسول خدا اشاره کرد و اظهار داشت: ما می توانیم از حکومت پیغمبر(ص) نقطه ضعف بگیریم؟ آیا حکومت پیغمبر را می توان آسیب شناسی کرد؟ یک نظریه این است که پیغمبر(ص) معصوم بودند و کسی که علم مطلق دارد حکومتش نقطه ضعف ندارد، ولی این نظر درست نیست و می توان حکومت پیغمبر را آسیب شناسی کرد؛ برای این کار باید حکومت را تعریف کرد.

وی اضافه کرد:حکومت یعنی مجموعه اداره یک منطقه، شهر و قاره و ... ؛ کلمه مجموعه در ذات حکومت است، همانند این که خدای متعال بر این عالم به صورت مجموعه ای حکومت می کند، خدا برای هدایت انسان ها پیغمبران، برای هدایت پیغمبران، جبرئیل و برای تنظیم امور، ملائک را فرستاد و خلق کرد، به عبارتی خداوند به وسیله ابزار حکومت می کند، بنابراین حکومت پیغمبر(ص) یعنی مجموعه؛ مجموعه پیامبر(ص) و کسانی که در اداره کشور با آن حضرت همکاری می کردند.

رییس قرارگاه عمار در ادامه افزود: پیامبر(ص) معصوم بودند، ولی زیرمجموعه اجرایی ایشان در حکومت به جز علی بن ابی طالب(ع) معصوم نبودند، لذا اشتباه آن ها همان اشتباه حکومت و نقطه ضعف است، اگر تمامی کسانی که با پیامبر همکاری می کردند همانند رسول خدا(ص) بودند حکومت هیچی ضعفی نداشت، ولی چون اینگونه نبودند لذا حکومت پیغمبر دارای آسیب است و بررسی و آسیب شناسی ما در واقع پیرامون حکومت رسول خدا(ص) است و نه حاکمیت آن حضرت.

 

طائب با ذکر این که حکومت پیغمبر اکرم(ص) از منافقان ضربه خود، عنوان کرد: شیوه برخورد با منافق بر دو نوع است، نخست این که آن را رها نموده و دیگری این که از ضربه زدن آن جلوگیری کرد، لذا نمی توان به آن به صورت علنی(با شمشیر) ضربه وارد کرد، زیرا ضربه علنی به منافق، ضربه وارد کردن به خود است، بنابراین باید پوسته نفاق منافق راتبیین و تشریح کرد و بعد اقدام عملی نمود و باید در نظر داشت که نمی توان منافقان را بدون سیستم امنیتی اطلاعاتی تخریب کرد و چون پیغمبر(ص) چنین نیروی امنیتی نداشتند، حکومت شان دچار مشکلاتی شد.

وی در ادامه این مطلب گفت: امام خمینی(ره) وقتی انقلاب را شروع کرد چند نیروی مفید و ارزشمند داشت که بعد توسط دشمن به شهادت رسیدند، وقتی انقلاب آغاز شد محیط های اردویی و آموزشی در اوایل انقلاب نداشتیم و همانند امروز نبود و با آغاز جنگ امام فرمودند «این جنگ از الطاف خفیه است، بروید آن را جدی بگیرید»، لذا این چنین شد که با توجه و پیروی از سخن امام انقلاب شکوهمند اسلامی ایران توانست به موفقیت های علمی و ارزشی بسیاری در همه عرصه ها برد و در برابر یهود(استکبار جهانی) پیروز شده و پیروز بماند.

حجت الاسلام طائب سپس با بیان این که مستند «ظهور بسیار نزدیک است»، هم اسم و هم محتوایی غلط دارد، گفت: محتوای این مستند به مخاطب القا می کند که امام زمان شش ماه و یا یک سال دیگر باید ظهور کند، لذا منجر می شود که مردم بار سنگین انقلاب شکوهمند اسلامی را بر زمین گذاشته و منتظر ظهور بمانند و یهود(آمریکا و اسرائیل) از این فرصت و خلاء به وجود آمده کمال استفاده را ببرند.
 

وی ادامه داد: کسی که می گوید ظهور بسیار نزدیک است، باید این منطق را داشته باشد که امام زمان برای تشکیل حکومت نیاز به کارگزار عادل دارد و به اندازه اداره کل دنیا آدم عادل می خواهد، کسانی که این مستند را ساختند باید برای همه مشخص کنند که این مقدار نیروی عادل دارند یا خیر؟
 

رییس قرارگاه عمار سپس اشاره کرد: در این مستند گفته می شود که احمدی نژاد، شعیب بن صالح است؛ کسی که خود را یازده روز خود را خانه نشین می کند و به هیچ کس نمی گوید که چرا از خانه خارج نمی شود، شعیب بن صالح است؟ امروز احمدی نژاد برای این که به عدالت برگردد باید استغفار کند(انسان به دایره وسعت درگیری وسعت حرام و حلال پیدا می کند)، چون یازده روز در خانه نشست و به هیچ کس نگفت چرا از خانه بیرون نمی آید؛ در نتیجه مردم تهمت زدند که رییس جمهور ضد ولایت است و ...، شیعه دلیل دارد که انسان نباید در مواضع تهمت خودش را قرار دهد و اگر چنین کاری انجام دهد، کار حرام انجام داده است، احمدی نژاد می دانست که خانه نشستنش از این باب حرام است، و بر این گناه صغیره اصرار کرد و این گناه را به گناه کبیره تبدیل کرد، لذا از عدالت ساقط شد، پس نمی توان گفت که احمدی نژاد شعیب بن صالح است.

نویسنده کتاب تبار انحراف با طرح این سؤال که چرا دنیا 32 سال است به طور مرتب به ایران در تمامی عرصه ها حمله می کند، گفت: دشمن به این جهت ایران را مورد هجمه قرار می دهد که ایران مقدمه ساز است و می دانند که سخن امام صحیح است، بنابراین در این سال ها به شدت حمله کردند تا این نظام را نابود کنند.
 
وی ادامه داد: شیطنتی به ذهن غربی ها برای براندازی نظام جمهوری اسلام خطور کرد که با چهره مثبت وارد شوند، لذا مستند ظهور بسیار نزدیک است را ساختند تا مردم این بار انقلاب را بر زمین بگذارند.
 
حجت الاسلام طائب خاطرنشان کرد: بی شک این مستند کار یهود بود و این مستند توسط مشایی حمایت شد و مشایی نفوذی آن ها است و ابوبکر زمان است، به عبارتی ابوبکر در مشایی تجلی یافته است.
وی گفت: امروز اگر مشایی را بشناسیم اعتراض ما به احمدی نژاد فروکش خواهد کرد، مشایی فردی بسیار پیچیده، امنیتی، کاربلد و جاسوس است. مشایی از سال 59 که سپاه تشکیل شد در اطلاعات رامسر از نیروهای آقای سردار نقدی بود بنابراین کارهای اطلاعاتی را آموخت و در ایجاد وزارت اطلاعات او نیروی وزارتی و بازجو شد. هنر بازجو در آن موقع این بود که کسی را که بازجویی می کنند، توبه کند؛ یکی از سوژه های ایشان که تواب شد خانمی بود که توابه شد(گفت نظام حقه و ما باطلیم و توبه کرد) و مشایی با این خانم ازدواج کرد لذا از وزارت اطلاعات اخراج شد.

وی اضافه کرد: خانم مشایی دو برادر داشت که از مجاهدین خلق بودند و هستند که یکی از آن ها به درک واصل شد. یکی دیگر هم در این حمله که جدیدا به اردوگاه اشرف در عراق شد، احتمالا فوت کرده است؛ به دلیل این که دو تن از اقوام مشایی از مجاهدین خلق بودند از وزارت اطلاعات اخراج شد. مشایی آدم امنیتی کاربلدی بود که از وزارت اطلاعات خارج شد و دیگر او را تحت نظر نگرفتند و خطرناکترین عنصر، عنصری اطلاعاتی است که اخراج شود ولی تحت نظر نباشد. سپس مشایی با حفظ ظاهر در قالب کارهای فرهنگی جذب تلویزیون شد و در مدتی در سیمای معارف بود.

حجت الاسلام طائب سپس به تبیین چگونگی رییس جمهور شدن احمدی نژاد پرداخت و افزود: سال دوم رییس جمهوری خاتمی جریان حزب الله به این فکر افتاد که اگر روند حاکم به همین ترتیب به سوی جلو حرکت کند جریان خاتمی نظام را از بین خواهند برد، لذا گفتند که جریان حزب الله باید ورود پیدا کند تا بر جریان انتخابات سلطه مردمی پیدا کند و در انتخابات پیروز شود، بنابراین یک گروه هزار نفره از سراسر کشور جمع شدند و از میان آن ها 300 نفر و از بین آن ها گروه شانزده نفره ای تشکیل شد که جلساتی برگزار شد و به این اندیشه بودند که چگونه بتوانند در جریان انتخابات ریاست جمهوری، در انتخاب مردم مؤثر باشند، یکی از افراد آن گروه احمدی نژاد بود و بنده نخستین باری که احمدی نژاد را دیدم در این جلسات بود.

وی ادامه داد: در این جلسه آقایان احمدی نژاد، فدایی، توکلی، باهنر، رحیم پور، مرتضی نبوی، زاکانی و یک نماینده از تلویزیون آمده بودند؛ تنها نکته مطرح این بود که چگونه بر اوضاع سلطه پیدا کنیم. اولین چیزی که مطرح شد این بود که بالاخره در انتخابات باید رأی مردم را جذب کنیم و در آن جلسه بحث شد که تابلویی را بلند کنیم که مردم ذیل این تابلو جمع شوند و در آن جلسه بحث شد و من پیشنهاد دادم که ما همان تابلویی که امام خمینی(ره) بلند کرده بود و مردم آن را به فراموشی سپردند را بلند کنیم، و امام گفته بود که ما مقدمه ساز ظهور امام زمان(عج) هستیم و این امروز فراموش شده است، اگر این تابلو را برای مقدمه سازی بلند کنیم مردم دور این شعار جمع می شوند؛ در آن نشست تنها کسی که خیلی استقبال کرد احمدی نژاد بود و بالاخره این طرح قبول شد.
عضو جمعیت رهپویان انقلاب خاطرنشان کرد: در این جلسات کارها بین افراد تقسیم می شد. آن فردی که از همه بهتر کارش را انجام می داد احمدی نژاد بود( یعنی دیگران امکاناتشان از احمدی نژاد بیشتر بود ولی او با کمترین امکانات کار را بهتر انجام می داد و در اجرا خوب شناخته شد) نتیجه آن جلسات در مجموع این شد که شورای شهر تهران را در دست گرفتیم و شورای شهر و انتخاب شهردار می تواند برای معرفی قدرت عملیاتی حزب الله پله ای باشد. اعضای گروه مشغول انتخاب شهردار بودند و این که چه کسی می تواند شهردار باشد، و آن کسی که از همه از نظر اجرایی خودش را بیشتر نشان داده بود احمدی نژاد بود، لذا شهردار شد، وقتی می خواست شهردار شود برای معاون فرهنگی اش مهره می خواست به آقای ماندگاری گفت ولی ماندگاری امتناع کرد و به افراد دیگری هم گفته بود که آن ها هم امتناع کرده بودند. 
رییس قرارگاه عمار اضافه کرد: یکی از آن حلقه های جلسه، مشایی را به احمدی نژاد معرفی کرد ولی احمدی نژاد آن را اول نپذیرفت (گفت اگر مذهبی تر باشد بهتر است) ولی بعد با اصرار قبول کرد، و مشایی وارد کار شد در حالی که جاسوس و نفوذی دشمن بود؛ بنابراین در این حلقه ها دشمن نفوذی داشت و حرکت را می دید و در رقم متوجه شده بود که احمدی نژاد رییس جمهور می شود و معلوم بود، لذا مشایی را کنار دست احمدی نژاد در شهرداری قرار داد و مشایی بر او مسلط شد ـ هیچ کدام از افراد این گروه، مشایی را نمی شناختیم ـ ورود مشایی همانا، و سلطه او روز به روز بیشتر می شد.
وی نیز اشاره کرد: بنده مبدأ اطلاعات آیت الله مصباح را نمی دانم. ولی هر چه بود این حرف را خدایی گفت که مشایی فراماسونر است. ماسون های بزرگ آدم های مرتاض اهل ریاضت هستند و قدرت های شخصی دارند (همانند فروغی که از بزرگترین ماسون های ایران است). مشایی مرتاضی بسیار قوی است؛ ریاضت های شدیدی(نماز ها سه ساعته و ...) کشیده است که هیچ کس تاب و توان آن را ندارد، مشایی از هنگامی که در شهرداری کنار احمدی نژاد شروع به کار کرد یک چایی از احمدی نژاد(در دوران ریاست جمهوری) و شهرداری نخورد و اکثرا روزه است و غذای خود را همیشه به همراه دارد و هیچ دینی ندارد.

حجت الاسلام طائب تشریح کرد: احمدی نژاد هنگامی که وارد شهرداری شد ما از سلطه مشایی بر احمدی نژاد غافل شدیم و احمدی نژاد را تا موقع ریاست جمهوری رها کردیم، و با توجه به این که احمدی نژاد در شهرداری به شدت خود را نشان داد، تصمیم گرفتیم برای ریاست جمهوری گزینه مناسبی است (قبل از ریاست جمهوری احمدی نژاد به یکی از دوستان گفتم که کسی همانند رجایی می خواهد رییس جمهور آینده شود، گفت نگذارید پس بالا بیاید، گفتم چرا؟ پاسخ داد: رجایی دو تا ویژگی داشت که اگر زنده می ماند مقابل امام می ایستاد؛ یکی خیلی اعتماد به نفس داشت یکی هم خیلی بهزاد را قبول داشت، این بهزاد را رجایی آورد در گردونه اجرایی با تمام مشکلاتی که او و همسرش داشت).

حجت الاسلام طائب گفت: مشایی مرتاضی با ظاهر دینی است؛ اخبار غیبی می گوید و تحقق هم پیدا می کند؛ در این مدت زمانی که مشایی با احمدی نژاد بوده است القائات بسیار وحشتناکی به احمدی نژاد داشته است (مخصوصا این که بعضی از سخنان خود را منتسب به امام زمان می کرده است) و این که احمدی نژاد چه کار بکند و چکار نکند و احمدی نژاد هم تبعیت می کند چون فکر می کند که مشایی با امام زمان مرتبط است ( به جهت این که اخبار غیبی می گوید و محقق می شود).
 
وی با اشاره به دورانی که مشایی رییس سازمان گردشگری شده بود، گفت: سازمان گردشگری جاسوس خانه بود ولی هیچ کدام از معاون ها توسط مشایی عوض نشد، یکی از معاون های مشایی که با ما نسبت داشت نقل می کرد «مشایی آدم عجیبی است نخست وزیر هند به مشایی وقت داد تا مشایی با او ملاقات کند در حالی که کمتر کسی می تواند با نخست وزیر هند ملاقات کند» او نقل می کرد «هنگام ملاقات، نخست وزیر هند در برابر مشایی مؤدب نشسته بود تا مشایی سخن بگوید ـ نخست وزیر هند از ماسون های بزرگ منطقه است».

رییس قرارگاه عمار با بیان این که دشمن مشایی را برای شکست جریان اصولگرا فرستاده است، تصریح کرد: دشمن مشایی را به گونه ای هدایت می کند که اخباری غلط به احمدی نژاد بدهد زیرا احمدی نژاد تابلوی امام زمان(عج) را برداشته است و اگر این پرچم زمین بخورد انقلاب اسلامی نابود می شود.
 

وی مهم ترین هدف و مأموریت مشایی را زمین زدن جریان اصولگرا و شخص احمدی نژاد دانست و گفت: رهبر معظم انقلاب اسلامی از این امر به صورت جامع اطلاع داشتند و توانستند احمدی نژاد را کنترل کنند و رهبری می دانستند که احمدی نژاد امید اصولگراست، لذا رهبری در چهار سال اول سپر بالا شدند و توانستند به راحتی جریان را در داخل و خارج کنترل کنند تا مشایی موفق نشود.
حجت الاسلام طائب اذعان داشت: در چهار سال دوم مشایی نزدیک احمدی نژاد شد و گفت تو دولت ظهوری و ظهور در زمان تو تحقق پیدا می کند و سپس گفت مجلس ضد ظهور است و باید عوض شود، و هر وزیری که با مشایی زاویه پیدا می کرد سریع آن ها را به جهت این که مانع ظهور بود، برکنار می نمود و احمدی نژاد هم تاوان همین کار را با تخریب آبروی متکی جلوی کفار داد.

وی اظهار داشت: آن روزی که متکی برکنار شد احمدی نژاد در یک شب مأموریتش را از دست داد و هنگامی که سید حسن نصرالله متوجه خانه نشین شدن احمدی نژاد شد دستور داد تمام عکس های احمدی نژاد را جمع کردند و دیگر حزب الله اسمی از احمدی نژاد نیاورد.

عضو جمعیت رهپویان انقلاب خاطرنشان کرد: در زمان خانه نشینی احمدی نژاد، چون روز های دوشنبه با رهبری دیدار دارد، نزد مقام معظم رهبری می رود، هنگامی که خدمت ایشان رسیده بود گفته بود که بگویید مصلحی استعفا دهد، رهبری به احمدی نژاد گفته بودند که به صلاح تو نیست مصلحی استعفا دهد و احمدی نژاد گفته بود استعفا می دهم، رهبری به او گفته بودند که هر طور صلاح می دانید عمل کنید، ولی با خود گفته بود که من دولت ظهورم و نباید کنار بروم اگر بخواهم بمانم باید با مصحلی کنار بیایم و دوباره مجبور شده بود به هیئت دولت بازگردد. اما این خانه نشینی دو نتیجه داشت، نخست این که محبوبیت احمدی نژاد به شدت کاهش پیدا کرد و دیگری این که مشایی منفور ترین آدم در ایران شناخته شد.

وی در پایان اظهار داشت: امروز مشایی نفوذی یهود است، قضیه اصلی این است که می خواستند ما را از جریان بین الملل (بیداری اسلامی) غافل کنند و ملت بار انقلاب را زمین بگذاریم، لذا مسأله اصلی آن ها غافل سازی ملت ایران است.

 




موضوع مطلب : مشایی, مهدی طائب, احمدی نژاد, قرارگاه عمار, جریان نفودی, ظهور بسیار نزدیک است, آیت الله مصباح, حزب الله

کار اعصاب و تاثیر موسیقی بر آن ومضرات آن

تحقیقات جامعه شناسان این نتیجه را به دست آورده است که موسیقی موجب بیماریهای بسیاری مانند : حمله های عصبی ضعف اعصاب بیماری های روانی و قلبی زخم معده و... میشود.

علمای علم فیزیولوژی دستگاه عصبی انسان را به دو قسمت تقسیم کرده اند : سلسه اعصاب ارتباطی و سلسه اعصاب نباتی سلسه اعصاب ارتباطی شامل ستون مرکزی عصبی از نخاع گرفته تا نیم کره های مغز و نیز اعصاب محیطی میباشد و سلسله اعصاب نباتی شامل سیستم سمپاتیک و پاراسمپاتیک میباشد.
سیستم اعصاب سمپاتیک فقط از ابتدای ستون فقرات آغاز گردیده و دنباله آن به سایر اعضا پخش میگردد اما سلسله اعصاب پاراسمپاتیک از مغز و دماغ شروع شده و بعد از ستون فقرات گذشته به موازی اعصاب سمپاتیک به تمام بدن تقسیم میگردد.
عمل سمپاتیک عبارت است از : تنگ کردن رگ ها اتساع عضلات صاف جلوگیری از ترشح فشار خون و کار پارسمپاتیک گشاد کردن رگ ها انقباض عضلات صاف ایجاد ترشح و تقلیل فشار خون میباشد.
پاراسمپاتیک پس از اینکه از دماغ و مخ جدا شد همین که با اعصاب سمپاتیک یعنی همان اعصابی که از ستون فقرات شروع میشود مصادف شد از همان جا این دو عصب به موازات یکدیگر در تمام اعضای بدن دوش به دوش و همراه یکدیگر حرکت میکنند و چون اعمال این دو عصب مخالف یکدیگر است تا هنگامی که تحریکاتی از خارج بر آنها وارد نیاید و هر دو به موازات یکدیگر کار کنند تعادل بدن را حفظ نموده و این تعادل در صحت و سلامتی روحی و جسمی انسان دخالت تام دارد ولی هرگاه یکی از این دو اعصاب تعادل و توازن خود را از دست بدهند آنگاه به نسبت عدم تعادل هر یک اختلال روانی و کالبدی ( روحی و جسمی ) برای شخص ایجاد مینماید.
کار مهم و حساس اعصاب سمپاتیک ایجاد امور فعال بدن است از قبیل بیداری جدیت و فعالیت در کارها ( که در اصطلاح طب قدیم صاحب آنرا حرارتی مزاج و خون گرم مینامند ) و کار مهم و حساس اعصاب پاراسمپاتیک درست مخالف سمپاتیک است یعنی عمل آن ایجاد سستی بی حالی خواب غفلت سهو نسیان اندوه حزن بیهوشی نزع و بالاخره مرگ است.
وقتی که از خارج تحریکاتی در روی اعصاب شروع میشود اعصاب سمپاتیک یا پاراسمپاتیک به میزان تحریکات خارجی تعادل خود را از دست داده پایین یا بالا میروند بدیهی است به هر اندازه که فاصله بین این دو سیستم اعصاب ایجاد شود به همان اندازه نگرانی های روانی اغتشاشات فکری و خلاصه عدم تعادل روحی آغاز میشود.
از جمله علل تحریکات خارجی که عدم تعادل بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک ایجاد میکند ارتعاشات موسیقی است موسیقی وقتی که با آهنگ های نشاط انگیز یا نواهای حزن آمیز و مخصوصا اگر با ارتعاشات عجیب و غریب موسیقی ( سمفونیک ) همراه گردد به طور مسلم تعادل لازمی را که بایستی بین دو دسته عصب       (پاراسمپاتیک و سمپاتیک( وجود داشته باشد بر هم زده و در نتیجه اصول حساس زندگی را اعم از هضم جذب دفع ترشحات ضربان قلب و وضع فشار مایعات بدن از جمله خون و غیره را مختل ساخته و رفته رفته شخص را به گرفتاریها و امراض نزدیک میسازد که طب جدید با تمام پیشرفتهای حیرت انگیز خود در اغلب موارد از معاجله آن عاجز می ماند

خلاصه کلام ایجاد عدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک که بی نظمی در این دو اعصاب مشکلات زیر را به همراه دارد :

. اضطرابات گوناگون. عصبانیت. سستی. بی ارادگی. سرگیجه. مالیخولیا. نفخ معده. تحریکات قلبی  . طپش قلب. بی نظمی.. انقباضات عروقی. اختلالات غدد مترشحه داخلی مخصوصا ( تیروئید و تخمدان ).اسپاسم لوله گوارش. آسم ( تنگی نفس )

. مرض مانی ( نوعی جنون است که درجات گوناگونی دارد ).امراض مختلف روانی اغتشاشات فکری عدم تعادل روحی انواع و اقسام دیوانگی ها وفور سکته های قلبی و مغزی که در تمام دنیا روز به روز به فزونی است و فکر پزشکان بزرگ را به خود جلب نموده است 95% آنها نتیجه آثار همین تمدن شوم جدید است که قسمت حساس آن تعمیم موسیقی به وسیله رادیوها و ازیاد مجالس ساز و آواز و کنسرت میباشد . در اثر ایجاد سر و صداهای کنسرت ها وموسیقی های گوناگون فیلم ها است که آمار دیوانگان و بیماران روانی در تمام کشورها رو به ازدیاد رفته و هر روز بر شمار تیمارستان های کشورهای بزرگ جهان مخصوصا اروپا و آمریکا افزوه میشود.
پروفسور دانشگاه کلمبیا دکتر (( ولف آدلر )) ثابت کرده که بهترین و دلکش ترین نواهای موسیقی شوم ترین آثار را روی سلسله اعصاب انسان میبخشد مخصوصا اگر هوا گرم باشد این تاثیر مخرب خیلی بیشتر میشود و در مناطق حاره چون عربستان و بعضی از نقاط ایران منتهای سو اثر را دارد.
دکتر آدلر رساله مفصلی در بیان زیان های موسیقی منتشر نموده و در آمریکا هزاران تن از مردم پیرو او شده و موسیقی را بر خود حرام نموده و لایحه مفصلی تهیه کرده به مجلس سنای آمریکا تقدیم داشتند که برای نجات جامعه و جلوگیری از ضعف اعصاب که یکی از بدبختی های دنیای متمدن امروزی است لازم است هرگونه کنسرت عمومی غدقن گردد.
واما تاثیر موسیقی بر افزایش احتمال سکته

قلب ماهیچه ای عضله ای که رشته حیات آدمی را به دست گرفته است.قلب یک انسان به طور معمول در هر 24 ساعت متجاوز از صد هزار مرتبه ضربان دارد و در هر دقیقه متوسط 70الی 75 بار می زند.و این تعداد ضربان بنابر موقعیت و نیاز بدن گاه تند می گردد گاه کند.که کار این تند نمودن و کند کردن ضربان قلب همانطور که در بحث پیش گفتیم بر عهده اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک می باشد.بنابراین مادامی که این دو عصب به وسیله های محرک های خارجی تحریک نشوند تعادل بین ضربان های قلب برقرار است. وهمان گونه که گفتیم اصوات موسیقی به خاطر زیر و بم هایی که دارند یکی از شدیدترین محرکهای اختلال در نظام اعصاب انسان می باشد . در نتیجه به خاطر تاثیر صدای موسیقی بر اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک در کار این دو عصب اختلال وارد می شود و بر اثر همین تاثیرات ضربان قلب از حالت عادی و طبیعی اش خارج می شود و چه بسا ادامه این حالت قلب به مرور زمان منجر به سکته یا بیماریهای خطرناک دیگر در افرادی می شود که با موسیقی سروکار دارند.برای نمونه "شوبرت و مندلسن"دو موسیقی دان معروف هستند که بخاطر سکته فوت نمودند.

یکی دیگر مضرات موسیقی سلب اراده و دیوانگی استهمانطور که می دانیم مغز انسان مرکز فرماندهی سلسله اعصاب انسانی است و تمام افعال و اعمال اعضای بدن انسان مطیع و فرمانبر دار دستورهای مغز می باشد و همانطور که اشاره کردیم یکی از ضررهای موسیقی صدمه به سیستم اعصاب بدن است و این صدمه به اعضاء ذره ذره به مغز منتهی میشود و اصوات موسیقی با مسلط شدن بر اعصاب آدمی حمله به مرکز بدن یعنی مغز را شروع می کنند و در نتیجه بعد از مدتی فرمانروائی بدن را به عهده می گیرد. و آن وقت است که خدا باید به فریاد انسان برسد چون موسیقی اراده انسانی را سلب می کند و نتیجه این سلب اختیار این می شود که انسان در موقع گوش دادن به نوای موسیقی و مطربی بی اختیار می رقصد یا و می خندد و می گرید و تمام این حرکات غیر طبیعی است. و بدون آنکه از مرجع آن یعنی مغز صادر شده باشد انجام می گیرد.رفته رفته این آشفتگیهای روحی و اختلالات در سیستم عصبی پس از مدتی باعث می شود که نیروی خرد و اندیشه انسان به کلی فلج و آثار جنون و دیوانگی یا اغتشاشات روحی مبتلا می شوند. برای نمونه موسیقی دانانی مثل (بتهون_شوبرت_شومان_نیچه_)از جمله افرادی هستند که جنون و دیوانگی گریبانگیر آنها گشت و موسیقی دانانی همچون (شوبرت - مندلس-باخ-......)افرادی هستند که بر اثر اغتشاشات روانی تا سر حد جنون پیش رفتند.در رابطه همین موضوع گویند روزی (فارابی) عودی با خود داشت و به لباس ترک ها به مجلس ( سیف الدوله ) رفت . وی عود خود را آماده ساخت و تارهایش را تنظیم نمود و آهنگی نواخت و همه را به خنده وادار نمود سپس به شکل دیگری تارها را تنظیم کرد و باز هم آهنگی دیگر نواخت و همه اهل مجلس را گریانید و باز هم تارها را تنظیم نمود و آهنگ سوم را نواخت و همه را به خواب برد و خود مجلس را ترک کرد.

یکی دیگر از امراض موسیقی اسیب رساندن به دستگاه شنوای است.
بر طبق تحقیقات دانشمندان اصوات موسیقی چون مصنوعی و غیر طبیعی هستند فشاری چندین برابر صداهای دیگر بر سلولهای شنوایی وارد می سازند.

که هر چقدر این موسیقی ها نامطبوع تر باشد ارتعاشات سلولهای شنوایی بیشتر و شدیدتر می گردد . و این لرزشها و ارتعاشات غیر طبیعی که حاصل نوای موسیقی است.هر بار باعث از بین رفتن تعدادی از سلولهای شنوایی می شود ودر مدتی نه چندان زیاد برای کسانی که به موسیقی و آوازه خوانی اشتغال دارند تولید ضعف سامعه و در سطح بالای آن <<کری>> ایجاد می کند. روی همین اصل چند تن از موسیقی دانان مشهور از جمله روبرت شومان آلمانی که از 18 سالگی به تحصیل موسیقی پرداخته بود در اثر پیمودن راه افراط و تفریط در تعلیم و تعلم موسیقی در سن 42 سالگی به کلی از نعمت سامعه و شنوایی محروم گشت . وسرانجام در سال 1856 در سن 46 سالگی دار فانی را وداع گفت.

مو سیقی عامل اصلی فشار خون

پزشکی در اروپا ضمن تجسس از علل فشار خون که در دنیای جدید بسیار فراوان شده است بازوبند فشار خون را به بازو بسته و دکمه رادیو را باز و با گوش دادن برنامه های مختلف موسیقی به نتایج زیر رسید:

1.هر قدر موسیقی نامطبوع و زننده باشد درجه فشار خون زیاد می شود و این افزایش به قدری بود که پزشک مزبور را متوحش ساخت.

2.برخی از موسیقی ها که به ظاهر اثر آرام کننده داشت تا مدتی که ادامه دارد فشار خون را از حد معمول پائین تر می آورد.

بالاخره موسیقی چنان تاثیری در فشار خون پزشک داشت که حقیقتا سلامتی او را تهدید می کرد در آزمایشی دیگر دکتر پاول مقداری از گلبولهای سفید و قرمز خون را در یک لوله بلوری جای داد و در لوله را محکم بست و سپس آن را در میان حوضچه ای پر از آب قرار داد و به وسیله برق امواجی در آب ایجاد کرد که آهنگ های ترس آوری از آن برمی خواست . در طول 10دقیقه که این امواجها با آوای مخوفش ادامه داشت یک نیمه از گلبولها جان سپردند و نیمه دیگر در آستان مرگ افتاده بودند.

 

همچنین دکتر هیموتو یک محقق ژاپنی است که در تحقیقی وسیع که در طی یازده سال پیرامون آب داشته است به این نتیجه رسیده است که: همانطوری که آب نسبت به ظرفی که درون آن ریخته میشود تاثیر میپذیرد و به شکل آن در می آید از اتفاقات و صداهای اطراف خود نیز تاثیر پذیر است و ساختار مولکولی آن نسبت به پیرامون خود واکنش نشان میدهد. ایشان حدود ده هزار بار از آبهای گوناگون در حالات متفاوت نمونه برداری کرده است و نتیجه تحقیقاتش را در چهار جلد کتاب به چاپ رسانده است. ایشان در جایی از تحقیق خود میگوید: زمانی که صوت قران را به همان شکل معمول آن برای مقداری آب پخش کردیم و بعد از آن عکس برداری شد مولکولهای آب به شکل بسیار زیبایی درآمده و شکلی مانند گل و کریستال الماس به خود گرفته بودند اما زمانی که برای همان مقدار آب موسیقی تند پخش شد مولکولهای آب به شکل بسیار زشت و نامنظمی تغیر شکل دادند. و همانطور که می دانیم حدود 70 درصد بدن آدمی آز آب تشکیل شده است از این رو بدن ما هم از پیرامون خود و اتفاقات و صداهای آن تاثیر مثبت یا منفی می پذیرد.

در کل اثرات موسیقی بر انسان چنین است

1.مرض مانی ( نوعی جنون است که درجات گوناگونی دارد ).

2. مرض سیکلموتی ( نوعی بیماری روانی است که شخص بیمار گاهی میخندد و بعضی از اوقات از گرفته و غمگین است ) .

3. کوتاهی عمر

4مرض پارانویا ( نوعی مرض روحی است که شخص ادعاهای بی مورد کرده و خود را شریف تر و بالاتر از همه می داند )

5. ضعف اعصاب

6. اختلالات دماغی ( اغتشاشات مغزی هیجانات روحی و جنون )

7. تاثیرات قلبی

8. واسطه انتحار و خودکشی

9. بیماری فشار خون

10. عامل فحشا

11. تضعیف و تضییع حس شنوایی ( سامعه )

12. تضعیف و تضییع حس بینایی ( باصره )

13. هیجان

14. سلب راده و شکست شخصیت

15. سلب غیرت

16. عامل جنایت

17. جلب توجه غیر طبیعی

18. از دست دادن نیروی فکری

19. تضییع نیروی قضاوت

20. افسردگی و خمودگی

21. تهییج عشق ( یک نوع بیماری روانی است که مورد بحث و توجه روانکاوان است . گاهی شدت این بیماری به جایی میرسد که طرف خودش برای هلاکت خودش قیام کرده خویش را به آب و آتش می اندازد مسموم میکند خود را زیر اتومبیل معشوقه اش رها میکند و ..... و این بیماری گاهی شخص را به تیمارستان میکشاند)

موسیقی باعث کوتاهی عمر می شود

از بسیاری از آیات قرآن کریم ( سوره انعام آیه 6 - اعراف آیه 96 - هود آیه 52 - عنکبوت آیه 40 - طلاق 2 و 3 و 4 - نوح 10 و 12 -)  و روایات ائمه (ع) استفاده میشود که اعمال خیر بر وسعت رزق و طول عمر می افزاید ولی گناه لهو و لعب برکت را از بین خواهد برد و از عمر انسان میکاهد و چون موسیقی گناه محسوب میشود معمولا مروجین موسیقی با وضع نامناسب و عمر کوتاه از دنیا رفته اند.   

همچنین توجه دقیق به بیوگرافی موسیقی دانان مشهور نشان میدهد که در دوران عمر به تدریج دچار ناراحتی های روحی گردیده اند تا آنجا که رفته رفته اعصاب خود را از دست داده و عده ای مبتلا به بیماریهای روانی شده و گروهی مشاعر خود را از کف داده و به دیار جنون رهسپار شده اند . دسته ای فلج و ناتوان گردیده بعضی هنگام نواختن موسیقی درجه ی فشار خون شان بالا رفته و دچار سکته ی ناگهانی شده اند.

کوتاه سخن اینکه آثار زیان بخش غنا و موسیقی بر اعصاب تا سر حد تولید جنون و بر قلب و فشار خون و تحریکات نامطلوب دیگر به حدی است که نیاز به بحث زیادی ندارد.
از آمارهایی که از مرگ و میرها در عصر ما تهیه شده چنین استفاده میشود که مرگ های ناگهانی نسبت به گذشته افزایش زیادی یافته است . عوامل این افزایش را امور مختلفی ذکر کرده اند از جمله افزایش غنا و موسیقی در سطح جهان.
به اسم های برخی از مشاهیر موسیقی همراه با مدت عمرشان توجه فرمایید:
مالیبران استاد معروف موسیقی در حال خواندن آواز در سن 27 سالگی سکته کرد.
پرگولوزی - نوازنده ایتالیایی           در سن 26 سالگی     
بلینی -نوازنده ایتالیایی          در سن 34 سالگی   
موریس ژبر - نوازنده فرانسوی           در سن 40 سالگی    
شوسون - نوازنده فرانسوی           در سن 30 سالگی  

نیکلا دوگرینی - نوازنده فرانسوی           در سن 27 سالگی   
ژاربیژه - نوازنده فرانسوی          در سن 37 سالگی    
مندلس - نوازنده آلمانی          در سن 38 سالگی    
هوگو ولف - نوازنده آلمانی           در سن 43 سالگی    
ماکس رگر - نوازنده آلمانی           در سن 43 سالگی    
موزارت - نوازنده اتریشی           در سن 35 سالگی   
شوبرت - نوازنده اتریشی           در سن 31 سالگی   
لانر - نوازنده اتریشی          در سن 42 سالگی    

احادیث مربوط با موسیقی

در قران:
و من الناس من یشتری لهوالحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین ( لقمان آیه ی 6(

 و برخى از مردم، خریدار سخنان بیهوده و سرگرم کننده‏اند، تا بى‏هیچ علمى، (دیگران را) از راه خدا گمراه کنند و آن را به مسخره گیرند؛ آنان برایشان عذابى خوار کننده است.

ذکر 2 نکته درباره ی این آیه ضروری است :
.1لهو به معنی چیزی است که انسان را از مهمش (خدا) باز دارد و لهوالحدیث(سخن بیهوده) به معنی سخن یا شعری است که انسان را از خدا بازدارد. و یکی از مصادیق سخن بیهوده غناء است . البته خیلی ها می گویند منظور از لهوالحدیث ، مستقیما غناء است .

. 2غنا انسان را از خدا دور می کند و هیچ علمی در آن نیست بلکه فقط مروج جهل و هوس محوری می باشد

رسول خدا (ص):گروهی از امت من در آخرالزمان به صورت خوک و میمون مسخ می شوند .عرض شد:یا رسول الله آیا اینها شهادت به یگانگی خدا و رسالت شما میدهند و روزه می گیرند و نماز می گذارند ؟ فرمود بلی عرض شد پس چرا باید مسخ شوند؟ فرمود برای اینکه ایشان آلت موسیقی می نوازند و شراب می نوشند .پس در حالی که به صورت خوک و میمون مسخ شده اند.

امام سجاد (ع) : مجلس موسیقی و نوازندگی و آوازه خوانی مجلسی است که خداوند به سوی اهل آن مجلس نظر نمی کند و اهل آن مجلس از عذاب الهی در امان نیستند. 

امام صادق (ع) : خبیث ترین و بدترین چیز نزد خدا عزوجل موسیقی است ، که عامل فقر و نفاق است. 

یکی دیگر از اثرات شوم موسیقی بر روان انسانها پدید آوردن بیماری قساوت قلب در انسان می باشد. و موید این کلام حدیثی از رسول خدا (ص)است که میفرمایند : گوش دادن به صداهای طرب انگیز و موسیقی و آواز خوانی دل انسان را می میراند




موضوع مطلب : موسیقی, اعصاب, فیزیولوژی, دستگاه عصبی, سمپاتیک, پاراسمپاتیک, سمفونیک, جذب سکته, فشار خون, هیموتو

درباره وبلاگ

هر چه شکفتم تو ندیدی مرا. رفتی و افسوس نچیدی مرا. ماندم و پژمرده شدم ریختم. تا که به دامان تو آویختم. دامن خود را متکان ای عزیز. این منم ای دوست به خاکم مریز. وای مرا ساده سپردی به باد. حیف که نشناخته بردی ز یاد. همسفر بادم از آن پس مدام. میگذرم بی خبر از بام وشام. میرسم اما به تو روزی دگر. پنجره را باز گذاری اگر.
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 208966



>