فلسفه پرسش اصلیش آرخه است، قطعا اگر مرحوم مطهری، مرحوم علامه طباطبایی میدانستند در زبان یونانی بنیان فلسفه در غرب توی یونان با آرخه شروع میشه یعنی اولین سوالی که میپرسه میگه ماده? اولیه عالم چیه؟ مدعی نمیشدند که اسلام فلسفه دارد.
اسلام حکمت دارد. ما توی قرآن حکمت داریم حداقل اینکه ادبیاتمون را قرآنی کنیم، اصرار به ترجمه نداشته باشیم. آقا قرآن میگه حکمت نمیگه فلسفه. لذا داروینیسم در 150سال پیش روند اجتناب ناپذیر 2700سال پیش پرسش فیلسوفان که وقتی میگفتند ماده اولیه عالم چیست، عالم 2700 سال بعدش باید میرسید به داروینیسم و اصالت دادن به ماده، میرسید به فویرباخ از شاگردان هگل همین دوست مارکس که ماتریالیسم و مادیگرایی را رقم زد. اینا مشکلی است که در نسبت بین فلسفه و داروینیسم وجود داره.
نکته? بعدی اینکه این تمایز در حوزه? اسلامی چگونه است. من معتقدم در فلسفه? اسلامی آکنده از التقاط است، عجیب و غریب هم هست. نتونسته نجات بخش باشه. همانهایی که ادعا میکنند انقلاب ما انقلاب صدرایی بوده، الان که طرح تحول اقتصادی داره انجام میشه دو صفحه این صدراییها نتونستن حکمت اقتصادی از دل قرآن دربیارن بدن طرح تحول اقتصادی مملکت که میگن جراحی اقتصادی این کشور رو صورت میگیره باهاش و عظیمترین طرح اقتصادی که داره صورت میگیره دو صفحه مبانی اسلامی نتونستن صدراییها براش بدن، دوصفحه نتونستن بدن. آقای جوادی آملی بفرما کجاس؟ کو؟ دوصفحه.
میدونید استادهای دانشگاه علامه طباطبایی که عمدتا هم لیبرال هستند که عمدتا هم توش شاگردان مکتب میلتون فریدمن هم هست دارن این طرح رقم میزنند.
بارها گفتم، داد زدم، هنوز از مادرشون نزاییدن یکیشون جرات کنن بیان یک جایی بشینن مناظره کنن اثبات کنند که نیست. نیست.
یعنی اینهایی که ادعا میکنند که انقلاب ما صدراییه و معتقدند فلسفه ملاصدرا همه چیز توش هست و نمیدونم اگه دوست دارن لطف میکنن فلسفه سیاست فلسفه اقتصاد و فلسفه هنر، فلسفه جنگ، فلسفه فرهنگ. ما باید مطالبه کنیم آقایون چرا بهشون بر میخوره یا انقلاب ما صدرایی بوده یا نبوده اگر انقلاب ما صدرایی بوده پس انقلاب ما اسلامی نبوده. این توطئه و خطریست، بالاتر از توطئه و خطر، خیانتی است که کسی جا بندازه که انقلاب ما اسلامی نبوده صدرایی بوده. برعکس آنچه که سال گذشته به عنوان درستآورد مواجهه با فتنه سال گذشته بود یکی از دستآوردهای عظیم سال گذشته این بود که جریان صدرایی ناکارآمدی خودشو نشون داد، دیر از خواب بیدار شد با مردم همراه بشه.
ببینید فروکاست اسلام به حکمت متعالیه ملاصدرا یعنی خیانت، حکمت متعالی ملاصدرا همه? اسلام نیست، فلسفه? ملاصدرا همه? اسلام نیست، اینو نمیگم کوتهفکری، میگم هر کس که این کارو بکنه خائنه. چون فلسفه ملاصدرا هزار جلد اشکال توش هست اگر گفتید این قرآن و اسلام حکمت ملاصدراست خب اشکالات ملاصدرا وارد میشه به قرآن دیگه. همانطوری که فلسفه مشاء ابن سینا رو، سهرودی توی فلسفه اشراقش اومد اینجوری نقد کرد و اومد توی گام سوم ملاصدرا خودش اومد یه گونه? دیگهای اینا را با هم جمع کرد علم کلام و عرفان و فلسفه را با هم مخلوط کرد گفت اسم این حکمت متعالیه است.
کلمه حکمت متعالیه از چی میاد، از انتقال از علم حصولی به علم حضوری، این شد یعنی دین؟
شما بدایه و نهایه رو که اثر مرحوم علامه طباطبایی هم هست ببینید، اگر شما سرتاسر بدایه و نهایه را بخونید به ایمانتون اضافه میشه؟ گفته شده تقوای قرآنی در اندیشه ملاصدرا مغفول مانده بارها اینو گفتیم، توی خود قم هم گفتیم، توی رسانهها گفتیم، سالهاست براش کلاس داریم، دوستان ندارن حرف جدید.
امروز دست حکومت خالیه دوست عزیز. حکومت میگه طرح تحول اقتصادی دارم اگر داره حوزه? علمیه و جریان پر مدعای صدرایی در طول یک سال که همه جور بودجه بهشون داده شد، همه جور، خدا میدونه هر دقیقه که شما از این تلویزیون مملکت چیپس و پفک تبلیغ کنید میلیونها و میلیاردها تومان ازتون میگیرن. پیک پربیننده تلویزیون این مملکت و رادیوی این مملکت میدن دست این دوستان صدرایی صبح تا شب، چپ به راست، از راست به چپ هی حرکت جوهری، هی فلان هی فلان، آقا بلاخره این فلسفه محض باید از دلش فلسفه مضاف در بیاد، این فلسفه مضاف میشه فلسفه هنر، فلسفه جنگ، فلسفه اقتصاد، فلسفه بهداشت درمان، فلسفه محیط زیست و قس علی هذا. فلسفه صدرایی توی این قضایا سترونه، میگن داره، رو کنن. من کوچولوهاشون رو هم نمیگم، مطالبه میکنم از آقای جوادی آملی.
من که میام میشینم توی تلویزیون این مملکت داد میزنم سر دولت احمدینژاد میگم آقا جان این چیزی که داره رخ میده توی طرح تحول اقتصادی این توی دانشگاه علامه استادهای لیبرال پشتش هستند، صدا از هیچ کسی در نیامد، کسی چیزی نداره. حالا تا وارد میدون فلسفه اسلامی میشیم فوری انگار وارد حوزه قرآن شدیم.
یک؛ اسلام چیزی به نام فلسفه نداره، میگن آقا فلسفه عقلانیت، فلسفه عقلانیت نیست. فلسفه خود کلمهش یعنی فیلوسوفی یعنی دوست داری دانش، ربطی به عقلانیت نداره عقلانیت قرآنی یک چیز دیگهست، تفکر کردنه کی منکر که اسلام تفکر داره؟
چرا قرآنی حرف نمیزنید، چرا نمیگید تفکر اسلامی، میگید فلسفه اسلامی اگه منظورتون حکمته آقا بسمه تعالی اشتباه کرده، کندی، فخر رازی، فارابی، ملاصدرا، ابن سینا تا همین امروزیهاشون. اینجا هم کف دانشکدههای علوم انسانی و فلسفه، از تهران تا شهید بهشتیش، کف حوزه? علمیه، گفتیم، باهاشون مناظره کردیم هنوز از ننهش زاییده نشده کسی مدعی فلسفه اسلامی باشه بتونه بیاد یک بند گزاره ثابت کنه.
231جلسه طرحریزی استراتژیک توی دانشگاه تهران درس دادیم نوارهاشم ضبط تلویزیونی شده موجوده، دست همه هم هست. ثابت کردیم که درخت فلسفه متعلقه، اسلام جنین حکمت داره، ریشه? فلسفه توی آرخهست، ریشه? حکمت توی آیهست، آیه نه این چیزهایی که توی قرآن آمدهها، اون چیزی که باید بهش ایمان داشته باشیم همین آیاتی که بیرون هست. مرتب، نمودار، منطقی، معقول، دو دوتا چهارتا... همچین خبری نیست.
اینکه امام افتخار کرده صدراییه، امام بله درس صدرایی هم خونده اما امام از صدرایی بودن عبور کرده بود. امام حکیم حضوره نه حکیم وجود تو شعر معروفش میفرماید: فاطی که فلسفه میخواند، از فلسفه فاء و لام و سین میداند. بعد ادامه میاد میگه: آن چیز که بوی هستی تو داد دیوی است از آن حذر باید کرد.
این شعرو برید ببینید، هستی در فارسی مگر وجود در عربی نیست، آن چیز که بوی هستی تو داد، بله امام وجودشناس بوده، صدرایی بوده، بوده. اما امامی که در سر الصلاة میشناسیم، آدرس دادم دیگه سر الصلاة، امام کتاب سر الصلاة امام حکیم حضوره.
در فلسفه عموما اینجوریه که میگن فیلسوف اول فیلسوف دوم، یعنی میگن کانت اول کانت دوم، ویتگنشتاین اول ویتگنشتاین دوم، ملاصدرای اول ملاصدرای دوم، خود ملاصدرا نامهای که آقای قرائتی نوشت سال 82 که همه? روزنامهها انعکاس دادن، نوشت بابا این خودش اول تفسیر سوره واقعهش نوشته من نور، یعنی قرآن را رها کرده بودم و توی سایه ایستاده بودم، همین ملاصدرا، چرا ما این قسمت ملاصدرا را نمیگیم. ملاصدرا که این اواخر رفته بود سراغ نور یعنی قرآن...
من به عنوان کسی که هم فلسفه اسلامی خوندم هم فلسفه غرب به ضرس قاطع میگم فلسفه عمیقا مسیر برای شما کند میکنه، اما اگر منظورتون حکمته قبول دارم. اگر حکمت مد نظرتون بود اینجا ما یک حرف داریم به نام آیه، نه آرخه. فلسفه ریشهش توی آرخهست. چون از ماده شروع میکنه پرسشش از چیستیست درعالم نه از کیستی، این شده که هیچ وقت یک حرف متقن نتونسته بزنه.
یکی یک حرفی میزنه، شما همین 11 جلد کاپلستون که هر دانشجوی لیسانس و فوق لیسانس باید بخونه امتحان بده نگاه کنید یک دوره 11 جلدی کاپلستون نوشته، حداقل هزارتا فیلسوف اونجا توی تاریخ فلسه فهرست کرده از هراکلیتوس و پارمنیدس و... بگیرید بیاین تا برسه دوره? قرون وسطاشون تا به اصطلاح آلبرت کبیر و تا همین شاگرد تفکر ابن سینا بودن اونجا... تا دوره? جدید هگل و کانت و نمیدونم دکارت و همین امروزیها، تمام این جماعت یکی نتونسته یک حرف متقن بزنه، یکی حرف بزنه یکی میاد ردش میکنه. خب وقتی ما حرفی میزنیم یکی میاد ردش میکنه معلوم میشه این حرفا همش اشکال داره. بله علم قبول داره توی علم یک حرف علمی میزنیم فرداش رد میشه حرف علمی دیگه میاد. خودشون مدعیاند که فلسفه علم نیست، خیلی عمیق تره. چرا هیچ دو فیلسوفی نتونستن یک حرف متقن بزنن، اما چرا 124000 نبی همه بر سر یک عهدن.
لذا آنچه که اما در حکمت حضورش رقم زده انقلاب اسلامی را رقم زد. امام حکیم حضور بود، توی نامهای که به حا احمد آقا نوشته نگاه کنید، اونجا میفرماید عدم حضور ما نجاتمون به عدم حضوره لذا اینکه دوستان میفرمایند برای نجات خودشون پشت سر امام قایم میشن، میگن امام چون صدرایی بود پس انقلاب اسلامی انقلاب صدرایی بود، من این جمله را بسیار خطرناک و یک خیانت میدونم، که کسی فکر کنه انقلاب اسلامی انقلاب صدرایی بوده و بیاد اسلام رو کوچیک کنیم کوچیک کنیم محدودش کنیم به اندیشه ملاصدرا؛ این یک.
نکته? دوم؛ ادب حضور، شامل درک حضور درک حدود و حفظ حدود انگارهایست که از دل فلسفه در میاد، میگید نه برید جمعش کنید، جمع بندی کنید بین این دوتا. آقای جوادی آملی سعی کرده توی مقدمه بر سر الصلاة امام این دوتا را انجام بده، نتونسته.
نکته? سوم، اصلا چه کار به پیشینه? این حرفا داریم. الان حکومت همه جور بودجه و امکانات به اینا داره میده، همه جور آنتنی هم در اختیارشون هست، همه جور مشروعیتی هم دارن، قداست هم پیدا کرده کارشون، در حد اینکه العیاذ بالله حکم متعالی ملاصدرا یعنی خود فقه جعفری شیعه، یه همچین لولی برای خودشون قائلن دیگه، یه همچین قداستی دارن.
این قداست دروغین البته بعد از قضایای پارسال شکست، یکی از دستآوردهای قضیه پارسال این بود که جریان صدرایی نتوانست در این جنگ نرم همراه بشه با نظام و با مردم.
اما سوال من اینه که اگر حکمت فلسفه ملاصدرا توانایی داره لطف کنن، مطالبه کردیم، جلوی جریانی که توی دانشگاه علامه طباطبایی داره دیدگاه میلتون فریدمن رو توی مقررات زدایی داره سوار میکنه بر طرح تحول اقتصادی کشور، لطف کنن دوستان صدرایی 2صفحه متن از دل اندیشه صدرا برای تحول اقتصادی توی فلسفه اقتصاد بدن. غیر از اون دانشجویی که اشاره کردم داره دکترین سلامت در 1414 رقم میزنه، دانشجو الان داریم، یک دانشجوی خانوم که توی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران دکترین دین در1414 تهیه میکنه از دل قرآن و احادیث و روایات فاصلهاش با ملاصدرا که هیچ با مرحوم به اصطلاح اقتصادنا رو نوشته بود... شهید صدر، فاصلهش با شهید صدر سال نوریه.
نمیشه با روشها و تکنیکهای پوسیده? عصر مرحوم ملاصدرا حکومت دینی را پشتیبانی و ساپورت علمی کرد.
این حجم چند صد هزار دقیقهای برنامههای تلویزیونی آقای جوادی آملی یکی بفرماید اثرش چی بوده توی جامعه؟ سوال میکنم مطالبهست دیگه؟
آقای جوادی آملی صبح تا شب داره تفسیر موضوعی میگه با فرمت و فرمول اندیشه صدرایی. بفرماید اولا مدل ش برای اداره جامعه توی اقتصاد، فرهنگ و سیاست چیه؟ توی این جنگ نرم یک مدل ایشون به ما بده.
خود اندیشه ملاصدرا زیر سواله، ایناست که جای دفاع نداره. دوستان خواهش میکنم، در سلسله بحثهای که در این زمینه داشتیم، بزرگان و گردنکلفتان اندیشه صدرایی نتونستن دفاع کنن.
باز تکرار میکنم، گفتم، همیشه بازم تکرار میکنم، این رو من یک خیانت میدونم که کسی جمهوری اسلامی را یک جمهوری صدرایی بداند، چون اندیشه اسلام عمیقه میگین این جمهوری اسلامی هنوز به اون اندیشه اسلام نرسیده به ظرفیت قرآن نرسیده، اما اگه گفتید جمهوری اسلامی جمهوری صدراییه اندیشه ملاصدرا خیلی کوچولوتر از اونیه که بتونه چهارتا جوون ما رو بکشونه به میدونهای جنگ. ما به خاطر حرکت جوهری و بخاطر اسفار اربعه نبود که جوونهامون میرفتن شهید میشدن، یک چیزهای دیگهای توی قرآن و اسلام بود.
این آدرس غلط دوستان دادن پشت قدستهای دوروغینشون هم قایم شدن، سند اینکه عاجزند و نمیتوانند و ندارند، اینکه امروز در دولت اصولگرا اقتصاددانهای لیبرال دارن پشت عقبه تئوریک این هستند. شنیدید ضبط هم کردید برید مدعی بشید، اگر داشتن هرکجا گفتن مناظره میکنیم، هر کجا گفتن. ما به ادبیات خودشون، یعنی من نه یک کلمه از فلسفه غرب میگم نه یک کلمه از حکمتهای دیگران، با همون تکنیکی که توی بدایه و نهایه هست ثابت میکنم که اینها نمیتونن فلسفه اقتصاد بدن. حالا اخیرا گقتن اون حرکت چهارم اسفار، اون همون انقلاب امام بوده، حالا اون مدل هم میدونین حرکت اسفار اربعه ملاصدرا میشه مال مثل افلاطونه، مال خودش نیست.
اینه که ما انقلاب کردیم که قرآن بیاد وسط صحنه. اندیشه مرحوم ملاصدرا احترامش واجب اما اندیشه ملاصدرا سترونه. نه در این تهاجم فرهنگی به ما کمک کرد، نه در جنگ در دفاع مقدس به ما کمک کرد در فلسفه نظامی، نه در این جنگ نرم میتونه به ما کمک کنه، نه توی طرح تحول اقتصادی. اگر معتقدند غیر از اینه هرکدامشون، لطفا بیان توی صحنه. اگر میگن به ما بودجه ندادن، امکانات ندادن، اون تلویزیونی که دست آقای جوادی آملیه دست هیچ کی نیست، امکاناتی که اینا توی موسسات مختلفشون توی قم دارن دست هیچ کی نیست. اما دریغ از اینکه حتی یک برگ روش حکومتداری عینی و عملی یعنی توی قالب طرح استراتژیک از دل فلسفه ملاصدرا در بیارن. لذا اینطوری نیست، دوستانی هم که حساسیت دارن برن سلسله جلساتی که توی این زمینه ما بحث کردیم تدریس کردیم، تفکیک کردیم فلسفه را از حکمت، گفتیم حکمت توی قرآن اینه فلسفه هم اینه. خدارو شکر چون اون بزرگترین کلاس موجود توی کشوره و بزرگترین کرسی نظریهپردازی با 231 هفته مثلا قدمتی که داشته، همش هم خب ضبط تلویزیونی شده، دیویدی هاش هم موجوده خیلیهاش دست دوستان هست، این بحثها رو اونجا گفتیم.
اینه که من تاکید میکنم دوستانی که حساسیت روی فلسفه دارن، گول اسمهایی مثل مرحوم علامه طباطبایی و شهید مطهری را نخورید.
اینجوری نیست، امروز نیازهای فکری و فرهنگی را باید جواب بدیم، نمیتونیم توی گذشتگانمون بمونیم، و شاگردان آنها که میشن آقای جوادی آملی از ارائه یک مدل برای اداره یک جامعه،... چی بگم؟ بگم عاجز بودن؟ ندارن! اینها اون نکاتی است که وجود داره.
ما هم به همه این دوستان ارادت داریم، از حافظ و مولوی گرفته تا ملاصدرا و دیگران. ما هم موهایمان را سفید کردیم این چیزها رو خوندیم، اما امروز اداره این انقلابی که انبیا و ائمه آرزو شو داشتن، اندیشه? وجودگرا نمیخواد اندیشه حضورگرا میخواد. انسانی که امروز میخواهیم هویتشو براش مشخص کنیم باید این درک رو بهش بدیم که تو در محضر خدایی. نه بحثهای بیهوده? 2600 سال گذشته? وجود گرایی، که هنوز هم که هنوزه توی فلسفه? غرب به نتیجه نرسیده آخرش این هایدگر اومد... یک گروه عظیمی توی شورای انقلاب فرهنگی ما هایدگریاند دیگه، دیگه ته اینها مرحوم آوینی بود که رفت ببینه چی دارن میگن دیگه، تهش مرحوم آوینی رفت دنبال داوری اردکانی و مددپور و این آدمهای به اصطلاح فردیدی. ندارن! توی وجود گیر کردن، پرسش از وجود پرسش غلطی بوده. اما امام پرسشش از حضوره... درک حضور، درک حدود، حفظ حظور، حفظ حدود. اگر ما عالم را محضر خدا دیدیم و سعی کردیم در محضر خدا معصیت نکنیم، اولین کاری که اتفاق میافته از خودمون میایم بیرون و درک میکنیم. اما اگر اول تبیین کنیم وجود رو، بعد همه? چیزای دیگه رو باهاش تنظیم بکنیم مطمئن باشین به نتیجه نمیرسین.
لذا توصیه موکد دارم مطالعه کتاب سر الصلاة رو از منظر حکمت حضور، امام حکیم حضور بوده نه حکیم وجود
موضوع مطلب :